دانلود مقاله رشته هنر

درآمیختگی هنر ایرانی با چین

*قابل استفاده برای رشته های باستان شناسی،معماری و گرافیک

چین

از میان تمدنهای بزرگ غیر غربی ،  تمدن چین ، نخستین تمدنی بود که اروپائیان با آن آشنا بودند و به ارزیابیش پرداختند . ولی فقط در پنجاه و اندی سال گذشته اخیر  است که دستاوردهای هنر و ادبیات چینی به تصریح بر جهان خارج آشکار شده و منطقاً مورد بررسی قرار گرفته اند .چین کشوری پهناور با اوضاع گوناگون جغرافیایی و با مساحتی معادل  ایالات متحده امریکا است .
 
مرزهای سیاسی و فرهنگی این سرزمین در پاره ای  دورانها دو برابر مرزهای کنونی بوده و نقاطی چون تبت ، ترکستان ، مغولستان ، منجوری و بخشهای از کره را دربرمی گرفته است .این کشور، چندین ریگزار بیابانی ، رودهای خروشان ، کوههای بلند و کشتزارهای حاصلخیز دارد . چین شمالی که عمدتاً در اطراف شهر پکن متمرکز شده است ، آب و هوایی خشک و معتدل متمایل به سردسیر دارد ، ولی چین جنوبی مرطوب و گرمسیری است .
 
 با انکه دامنه تفاوتهای زبان شفاهی مردم چین بسیار زیاد است و در بسیاری از نقاط زبان مردم نقاط دیگری برای کسی مفهوم نیست ، زبان مکتوب این ملت در سراسر چین ، یک شکل داشته و برای  همگان قابل فهم بوده است . این عامل به انسانهایی که هزاران کیلومتر از همدیگر دور بودند امکان دادکه سنتهای ادبی ، فلسفی و مذهبی مشترک خود را زنده نگاه دارند و تقویت کنند . همین وجه اشتراک و یکنواختی را میتوان در شیوه های بیان هنری نیز مشاهده کرد زیرا تغییرات درشکلهای هنر چین ،  در تمام دورانها بجز دوران پیش از تاریخ بسیار اندک است 
 
 
 
کلمات کلیدی:

هنر ایرانی

آمیزش هنر ایرانی با چین

اشتراکات هنر ایرانی و چینی

 
 

هنر چین

تفاوتهای بنیادی بین هنر غیر دینی چین با هنر سنتی و هنر دوران پیش از هنر نوین در غرب ، که زاییده تفاوتهای بین فلسفه های طبیعت و انسان در دو فرهنگ مزبور است ، بسی گسترش یافته است . در نظر چینی ها انسان بر طبیعت مسلط نیست ، بلکه بخشی از آن است و مانند همه موجودات دیگر به فعل و انفعالات ان واکنش نشان میدهد . معنی شادمان و سعادتمند زیستن  ، هماهنگ بودن با طبیعت است . معنی نقاش بودن ، تبدیل شدن به ابزاری است که طبیعت بااستفاده ازآن خود را بر انسان مینمایاند . 
 
کار نقاش بیان پیوستگی اش به موج زندگی و هماهنگیش با تمام ان چیزهایی  است که در رشد و تغییرند و به زبان دیگر بیان  خصلتی شخصی است که که ذر اثر نظاره طبیعت  پالایش یافته است . گذشته ازاین ، چون طبیعت با معیارهای زمان و مکان اندازه گیری و طبقه بندی نمیشود ، نقاشی چینی هم ان را به قالبهای پرسپکتیو با رنگهای سبز و روشن محدود نمیسازد .  او نمیکوشد تابا استفاده از یک چنین وسیله ای شکلهای طبیعی را تکثیر و تثبیت کند .
 
تقارن موجود در موجودات رشد یابنده ، حرکات بی پایان و درهم طبیعت ، بی پایان حوادث آسمانی ـ همگی با محدود شدن به یک قاب چهارگوشه ، خطوط راست و خشک ، آغازو پایان ، مانعه الجمع هستند . شکل ظاهر،  همیشه با گذر هنرمند از درون آن تغییر شکل می یابد .ساییده شده و دیگر مواد معطر به دست  میآورند . از ترکیب همین مواد که تک تک شان خواص و معانی نمادین و جسمانی ویژه ای داشتند
 
 
فهرست مطالب
چین و درآمیختگی هنر ایرانی با آن 2
3 _ 1_ چین 3
3 _ 2 _ هنر چین 4
3 _ 2 _ 1 _ دوره شانگ 6

3 _ 3 _ روابط میان چین و خاور نزدیک 11

3ـ 3 _ 1 _ درآمد : پیشینه تاریخی 16
3ـ 3 _ 2 _ از صدر اسلام تا دوره مغولان 18
3ـ 3 _3 _ از هجوم مغولان تا دوره  تا دوره شاه عباس اول ( 1308ـ 996 ه) 20
3 _3_4_ دوره تیموری 24
3 _4_ اشتراکات هنر ایرانی و اسلامی با هنر شرقی 25

ـ تاثیر و نفوذ هنرهای ایرانی و اسلامی در شرق 27

3 _ 5_ هنر باغسازی چینی ( معماری باغستانی) 31

3 _ 5 _ 1  معماری 33
فهرست منابع 35