این نوشتار مبانی نظری و پیشینه تحقیق زیرساخت های مدیریت دانش می باشد. در بخش اول مبانی نظری زیرساخت های مدیریت دانش تشریح می شود و در بخش دوم پیشینه تحقیق زیرساخت های مدیریت دانش در پژوهش های داخلی و خارجی مورد بررسی قرار می گیرد.

 

 

مقدمه
در مقالات و نوشته های مدیریت دانش به طیف وسیعی از عوامل که می توانند بر موفقیت اقدامات مدیریت دانش تأثیر بگذارند، اشاره شده است. محققین و دانشگاهیان هر یک دیدگاه متفاوتی در خصوص مدیریت دانش اتخاذ کرده و گستره ای از راه حل های فناوری تا مجموعه ای از دستورات عملی را در نظر گرفته اند. با این حال هنوز یک چارچوب استاندارد جهانی که جامع و مانع باشد، برای مدیریت دانش وضع نشده است (وبر و همکاران، 2002؛ رابینز تین مونتانا و همکاران، 2001؛ مایر و ریموز، 2003؛ بک‌من، 1998 ).

 

 

 داونپورت (1998) مؤلفه های اساسی تشکیل دهنده ی مدیریت دانش را عوامل فرهنگی، فرایند عمل، سیاست و فناوری می داند (چانگ منگ یو، 2005). در جای دیگر، وی عوامل مؤثر در مدیریت دانش را شامل پشتیبانی مدیران و تصمیم گیران کلان، وجود استراتژی دانش-محور در سازمان، ایجاد و توسعه ی فرهنگ دانش محوری، ایجاد و توسعه زیرساخت های فناوری و استفاده از راهبرد مدیریت دانش دانسته است. هول سایل و جاش(2000) عوامل مؤثر در مدیریت دانش را شامل فرهنگ، مدیریت، فناوری، سازگاری سازمانی، انگیزه کارمندان و عوامل بیرونی دانسته اند. در مطالعه دیگر که توسط آنان در سال 1997 انجام گرفت. آنان عوامل مؤثر در مدیریت دانش را در سه دسته طبقه بندی کردند: مدیریت، عوامل محیطی و عوامل مربوط به منابع اعم از منابع انسانی و مادی.

 

در اکثر الگوهای مدیریت دانش، به نقش سه عامل فرهنگ سازمانی، عوامل فنی و مدیریت اشاره شده است که به دلیل اهمیت آنها، در این پژوهش به نقش این عوامل در مدیریت دانش پرداخته می شود.

 

 

ظهور 
در سال 1979، حسابدار سوئدی به نام كارل اریك سیوبی[1] كه بعدها به عنوان یكی از بنیانگذاران علم مدیریت دانش معرفی شد، با پرسشی بزرگ روبرو گردید. دفاتر حسابداری (ارزش دفتری) یكی از شعبه‌های معروف سازمانی كه او در آنجا كار می­كرد، تنها یك كرون ارزش نشان می­داد. در حالی كه ارزش واقعی سازمان، به مراتب بیشتر از این‌ها بود. در این هنگام، وی متوجه شد كه ترازنامه مالی شركت او تنها ارزش دارایی فیزیكی آن را كه شامل چند میز و ماشین تحریر بود نمایش می­دهد و ارزش واقعی سازمان وابسته به شایستگی كاركنان سازمان و چیزی را كه جمع كارمندان سازمان به عنوان یك فكر و مغز جمعی تشكیل می­دادند، وابسته است.

 

سیوبی و دیگران، این یافته را به نام "دارایی فكری" و "دارایی ناملموس" معرفی كرد و آن را در كنار دارایی­های ملموس قرار داد. به این ترتیب، تعداد نوشته ­ها، سمینارها و ... در این زمینه رشد كرد و موضوع به طور جدی در دستور كار دانشمندان علم مدیریت و مدیران سازمان­های بزرگ قرار گرفت.

 

 واتسون[2] (2002) در کتاب خود به سه مرحله مشخص در تمدن بشری و چهارمین مرحله­ای که اخیراً مطرح شده است، اشاره می­کند که عبارتند از عصر کشاورزی، عصر صنعت و عصر اطلاعات که در اواخر قرن بیستم آغاز شد. وی پیش­بینی می­نماید که قرن بیست­و­یکم شاهد توسعه جوامع بر مبنای ایده­ها و خلاقیت باشد (واتسون، 2002). نخستین بار در سال 1986 کارل ویگ در کتاب خود از مدیریت دانش نام برد، اما قبل از وی پیتر دراکر، تافلر و سایرین نیز به طور ضمنی ظهور این پدیده را بشارت داده ­بودند (ویگ[3],1997).

 

 

 

 

 


فهرست مطالب
2-1-مقدمه 10
2-2- مدیریت دانش 10
2-4-مدیریت دانش چیست؟ 26
2-4-1-انتقادات وارد بر مدیریت دانش 27
2-4-2- تاریخچه و علل پیدایش مدیریت دانش 29
2-4-3- تكامل مدیریت دانش 31
2-4-4- ظهور مدیریت دانش 32
2-4-5-فرآیند تكامل مدیریت دانش 33
2-4-6-چرخه مدیریت دانش 37
2-4-6-1-تولید دانش 37
2-4-6-2-جمع‏آوری دانش 42
2-4-6-3- الگوبرداری 44
2-4-6-4- دسته‏بندی دانش 46
2-4-6-5- ذخیره دانش 46
2-4-6-6- انتشار دانش 50
2-4-6-7- بکارگیری دانش 54
2-4-6-8- یکپارچگی دانش 54
2-6- زیرساخت‌های مدیریت دانش 77
2-6-1-عامل فنی (فناوری اطلاعات) 78
2-6-2- عامل فرهنگ سازمانی 80
2-6-3- حمایت مدیریت 82
2-6-4-حس تعلق سازمانی 83
2-6-5- مشاركت در تصمیم گیری 83
2-6-6- عامل مدیریتی 83
2-6-7- فناوری‌های مدیریت دانش 84
2-6-8- مدیریت محتوا 85
2-6-9- طبقه بندی دانش 87
2-6-10- گروه افزار 87
2-6-11- گروه های تسهیم تجربه آن لاین 89
2-6-12- پورتال های سازمانی 90
2-6-13- تحلیل و طراحی شبكه اجتماعی(اس. ان. ای) 92
2-6-14- یادگیری الكترونیك 93
2-6-15- داستان گویی و حكایات 94
2-6-16- ابزارهای بی سیم برای انتقال دانش 94
2-6-17- سیستمهای مدیریت نوآوری و ایده 95
2-6-18- تركیب ابزارها و فناوری های مدیریت دانش 96
2-6-18- سیستم‌های خبره 98

منابع و ماخذ