دانلود مبانی نظری پایان نامه رشته روانشناسی

چارچوب نظری و پیشینه پژوهش نظریه های علمی اخلاق

 
 
 
* با قیمت دانشجویی، ارزان و مناسب :)-

** فایل منحصر به فرد، بصورت جامع و کامل و با منابع بروز و جدید خریداری کنید.

*** این فایل بصورت انحصاری برای فروشگاه فایلینا تولید شده و در هیچ جای دیگه ای بجز این فروشگاه پیدا
نمی شود.


پشتیبانی همیشگی توسط : maryam.alkasir70@gmail.com

 
 
 
 
نظریه های علمی اخلاق 
 
نظریه های علمی برای تبیین نظام اخلاقی افراد، به ویژگی-های زیستی و طبیعی یا عوامل ذهنی و ظرفیت های شناختی یا جامعه و عوامل اجتماعی توجه دارند و البته متعاقب هر کدام از این تأکیدات، برداشت خاصی از اخلاق، بزرگنمایی می شود و وجوه دیگری از اخلاق، کم رنگ جلوه می کند. گروه اول اخلاق را با صفاتی چون همدردی، همدلی، مهربانی، شفقت، دگردوستی و ... معرفی می کنند. گروه دوم بر اصول اخلاقی همچون عدالت، انصاف و حقوق و ... تأکید می کنند. و گروه سوم بر وجدان، احساس گناه، احساس شرم، رفتارهای جامعه گرا و ... دست می گذارند. امّا بدون تردید اخلاق شامل همۀ این صفات و ویژگی هاست و برای تکمیل مفهوم اخلاق باید متبین ها و معلولهای نظریه های مذکور را تلفیق کرد. متعاقب آن برای تبیین اخلاق، باید مبین ها و علت های آنها را با یکدیگر تلفیق نمود.
 
   چگونگی این تلفیق به ظرفیت متفاوت علت ها و مبین های پیش گفته، بستگی دارد. پیشتر یاد آور شدیم همۀ این نظریه ها بر نقش جامعه و زندگی اجتماعی یا به عنوان علت و عامل اصلی نظام اخلاقی یا به عنوان زمینه برای شکوفایی ظرفیت های اخلاقی که از پیش  در وجود افراد نهاده شده اند تأکید دارند. از علل اساسی مورد توجه نظریه ها، جامعه، بیشتر از طبیعت، ارگانیسم و ذهن، ظرفیت تلفیقی دارد. اما جامعه به مفهومی که در نظریه های رایج به کار رفته است نقایصی دارد که از ظرفیت تلفیقی آن می کاهد. تأکید این نظریات بر جامعه، عمدتاً تقلیل گرایانه است و نقش عوامل دیگر را نادیده می گیرد. مهم تر از آن، تصویر اثباتی و طبیعت گرایانۀ این نظریه ها از جامعه و نادیده انگاشتن هویت آگاهانه و معنایی آن می باشد که به تبع آن، تنوع جوامع و فرهنگ ها نادیده انگاشته می شود و تمامی آنها در یک نگاه تک خطی به تاریخ بشری، به گذشتۀ جهان تجدد فروکاسته می شوند.     
     با برداشتی وسیع تر از جامعه، تا حدود زیادی کاستی-های گفته شده را می توان مرتفع نمود؛ تفسیری از جامعه که بدون تقلیل عوامل طبیعی، زیستی، ذهنی و اجتماعی به یکدیگر، دیالکتیک این عوامل را در یک کل تبیین نماید و مهم تر از آن، تنوع تمدنی و فرهنگی جوامع مختلف را لحاظ نماید. اصطلاح «جهان اجتماعی» در ادبیات پدیدارشناسی، تاحدود زیادی از این ظرفیت برخوردار است.
 
     جهان، واژه ای است که برای اشاره به پدیده ها و مجموعه های بزرگ، همچون هستی، طبیعت، غرب و ... به کار می رود. «جهان اجتماعی» تباری پدیدارشناسانه دارد و به جامعه اشاره می کند. جهان اجتماعی در «بزرگی» و «سختی و صلبی» همانند طبیعت است ولی هویت آگاهانه جامعه را پاس می دارد و از تقلیل طبیعت  گرایانۀ آن پیشگیری می کند. به عبارت دیگر اگرچه پدیده های اجتماعی را همچون طبیعت، بزرگ و بیرونی (واقعیت دار) تصویر می کند ولی این معنا را حفظ می کند که این پدیده بزرگ و بیرونی فراورده ای انسانی است.     
 
جهان اجتماعی، فراوردۀ کنش انسان‌ها در محدودۀ جهان طبیعی و عالم ماورالطبیعی است. کنش انسانی معنادار و دارای وجوه شناختی، ارزشی و ارادی است. کنش اجتماعی نوعی از کنش انسانی معطوف و ناظر به دیگری و دارای معنای اجتماعی است. کنش های اجتماعی و پیامدهای آنها، هستۀ مرکزی جهان اجتماعی را شکل می دهند که از آن به فرهنگ و جامعه تعبیر می شود. این پدیده ها، فراورده هایی انسانی اند و هویت و ماهیتی بیرون از جهان اجتماعی ندارند. ولی جهان اجتماعی ظرفیت فراروندگی و گستردگی دارد و گسترۀ مرزهای آن بخش هایی از جهان  طبیعت و ماورالطبیعت را نیز در بر می گیرد. 
 
به میزانی که انسان‌ها به جهان طبیعت و ماورالطبیعت آگاه می شوند و زندگی اجتماعی آنها از این آگاهی متأثر می شود یا به تأثیر این دو جهان در زندگی خویش واقف می شوند، گسترۀ جهان اجتماعی خویش را تا این دایرۀ آگاهی، فرا می برند. این سری پدیده ها اگرچه درون جهان اجتماعی و بخشی از آنند، ولی بیرون از جهان اجتماعی نیز از هویت و ماهیت خاص خود برخوردارند که صرفاً قابل تقلیل به جهان اجتماعی و زمینۀ فرهنگی و اجتماعی آن نیستند. به عنوان مثال می توان به پزشکی و سلامت، اشاره کرد. این پدیده ها اگرچه درون جهان اجتماعی قرار می گیرند و دارای معنا و کارکرد اجتماعی هستند و به همین دلیل موضوع جامعه شناسی قرار می گیرند ولی هویت آنها قابل تقلیل به جهان اجتماعی نیست زیرا آنها درون طبیعت و بیرون از جهان اجتماعی نیز دارای هویت اند. به همین دلیل جامعه شناسی پزشکی، اگرچه کارکرد و ضرورت خاص خود را دارد، نمی تواند جایگزین علم پزشکی شود. همین وضعیت را می توان برای پدیده هایی چون دین و اخلاق و ... قائل شد. بدین ترتیب درون جهان اجتماعی پدیده های متفاوتی وجود دارد، پدیده هایی که صرفاً هویت اجتماعی دارند و پدیده هایی که هویت اجتماعی صرف ندارند.
 
 هر جهان اجتماعی دارای سه قلمرو نمادی(فرهنگ)، نهادی(جامعه) و فردی(شخصیت)است. اخلاق در مقام اصول و ارزش‌های اخلاقی در قلمرو نمادی و در قالب هنجارهای اخلاقی در قلمرو نهادی و در قالب ملکات اخلاقی در قلمرو فردی هر جهان اجتماعی حضور دارد. فرد با عضویت در جهان اجتماعی، ضمن بازتولید آن، خود نیز واجد هویتی می شود که هستۀ اصلی آن نظام اخلاقی اوست. نظام اخلاقی فرد، هویت او و جهان اجتماعی در تکوین، تداوم و تغییر یکدیگر مشارکت می کنند.
 
      نظام اخلاقی فرد دارای وجوه شناختی، نگرشی و توانشی و محصول ابعاد هویتی او، یعنی؛ محصول دیالکتیک وجوه سه گانۀ ارگانیسم، من مفعولی و من فاعلی اوست. ارگانیسم امتداد وجودی او در جهان طبیعت است. من مفعولی او ناشی از زمینۀ فرهنگی و عضویت اجتماعی او یا امتداد وجودی او در جهان اجتماعی است. من فاعلی، خود فردی او و امتداد وجودی اش در عالم ماوراالطبیعه است.
 
 

   اخلاق یکی از قلمروهای زایای اندیشه بشری است ولی در نظام دانشگاهی ایران به عنوان یک رشته مستقل درسطوح تحصیلات تکمیلی شکل نگرفته­ است.از میان فلسفه­های مضاف،فلسفه اخلاق بی­ رونق­ترین حوزه­ها است. روان­شناسی و جامعه­شناسی اخلاق نیز در وضعیت نامناسب­تری قرار دارند. بنابراین در ایران پژوهش­های اخلاق از نظر کمّی و کیفی بی­رونق­اند. در ادامه پاره­ای از پژوهش­های دانشگاهی را که درباره اخلاق صورت گرفته­اند بررسی می­کنیم.

نقد تطبیقی شیوه­های تربیت اخلاقی در نزد قدما و روانشناسان معاصر/خسرو باقری، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت مدرس، 1364. باقری با بررسی چهار مکتب روانکاوی(فروید)، رفتارگرایی(اسکینر)، رشد شناختی(پیاژه)، انسان­گرایی(راجرز) و اخلاق قدما از جمله ابن مسکویه، خواجه نصرالدین طوسی و ملا مهدی نراقی، به مقایسۀ مبانی روش­شناختی، مبانی روان­شناختی و   شیوه­های تربیت اخلاقی قدما و نظریات روانشناسی مدرن پرداخته است. ایشان نقاط قوت و ضعف دیدگاهها جدید و قدیم را یادآوری و نکات قابل استفادۀ آنها را بر می­شمارد؛ در مبانی روانشناختی نکات زیر را مهم می­بیند: در هر تحلیلی از اخلاق باید اراده و اختیار فرد، نحوۀ تأثیر نیروهای روانی و انگیزه­ها، ریشه­های ناخودآگاه اعمال، شرایط و محرک های طبیعی، گنجایش شناختی فرد، برداشت و تلقی فرد از خویشتن را لحاظ کنیم. و در شیوه­های تربیتی نیز نکات زیر را برجسته می­داند: حفظ حد اعتدال در کنترل قوۀ غضب و شهوت، معاشرت با افراد خوب و پیشگیری از حشر با افراد بد، وادار کردن نفس به کارهای مطلوب، تقدم شناخت معایب اخلاقی برتلاش برای رفع آنها، ضرورت فعالیت خودجوش متربی در تربیت اخلاقی، ضرورت تمایز میان آداب و رسوم و اخلاق، توجه به شکل­گیری مفهوم «خود» نزد متربی.

 
منبع:فروشگاه ساز فایلینا
 
 
 
 
فهرست مطالب

مبانی نظری نظریه های علمی اخلاق 1

2-3-3- 1-  دیالکتیک جهان اجتماعی 6
2-3-3- 1-1-  قلمرو نهادی جهان اجتماعی 8
2-3-3- 1 - 2-  قلمرو نمادی جهان اجتماعی 12
توجیه گری سطوح مختلفی دارد: 12
2-3-3- 1 – 3-  قلمرو فردی جهان اجتماعی 15
2-3-4- خلاصه  نظریه های علمی اخلاق 20
-3-4- خلاصه  نظریه های علمی اخلاق 26

پیشینه پژوهش نظریه های علمی اخلاق   32

2-3-5- چارچوب نظری 44
2-3-5- 1-  مدل نظری 70
6-1- فهرست منابع 74
 
 


////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
توضیحات:
فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
 
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
 
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
 
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
 
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
 
منبع :    انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
 
نوع فایل:     WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
 
بدون هیچ تگ و تبلیغات، قابلیت پرینت دارد
 
پشتیبانی همیشگی توسط :
maryam.alkasir70@gmail.com
////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////